Mayra

October 28, 2006

شب خوب

مدتها بود كه خودم بودم و خودم
مدتها بود كه در و ديوار خونه دل محروم از شنيدن هر صداي طنين اندازي بود مدتها بود من بودم و من بودم و من
ولي بلاخره اون شب خوب رسيد بله بعد از چندين شب بد شب خوب از راه رسيد و من غوطه ور در اين شب
شب خوبي بود با همه صداهاي آشنا و دلنشين جاي يك صدا خالي بود هر چند كه نگاهش به جاي چندين صدا طنين انداخت
شنيديم گفتيم خنديديم درددل كرديم و لحظه لحظه اين شب رو بوسيديم
خدايا چقدر دوست داشتم كه اين شب تمام نميشد ولي شب من هم مانند همه چيزهاي خوب دنيا تمام شدني بود
دروازه خونه دلم ديگه از سركشي نكردن بقيه دلهابه جونم نق نمي زنه
سقف اين خونه رنگارنگ ازصداهاي دلنشين ذره ذره خود و لبريز از شوق
دوست دارم و عشق مي ورزم به تمام صداها و بي صدايي ها
واي چقدر دلتنگ بودم و حالا چقدرآرومم ولي

4 Comments:

  • Hi Myra Jaan,

    Thanks for your sweet comment. I always enjoy your comments.
    I wish you lots of good nights full of love and excitement.

    Take care and be always hopeful

    By Blogger Ocean, at Saturday, October 28, 2006  

  • سلام :) نوشته سختي بود براي فهميدن...خوشحالم از اينكه احساس خوبي در اون شب براي تجربه كردن داشتين و لحظاتي كه به يادموندني شده از طنين يه صدا...اينكه الان آروم هستين خبر خوشحال كننده اي هست...
    دير نوشتن وبلاگم دليل خاصي نداره غير از گرفتاريهاي عادي روزمره...خيلي ممنونم از اينكه به فكر بودين :) چند تا نوشته هست كه پيش نويسش رو نوشتم فرصت نكردم كه كاملش بكنم...

    By Anonymous Anonymous, at Sunday, October 29, 2006  

  • I read your post and I remember this old song:
    "Let's cherish every moment we have been given,
    The time's passing by...
    "

    By Blogger Arsh, at Monday, October 30, 2006  

  • I am happy that you are happy. wish you more happiness:)

    By Blogger Chegini, at Wednesday, November 01, 2006  

Post a Comment

<< Home


 
Maryam's bookshelf: read

Tempted

More of Maryam's books »
Maryam's  book recommendations, reviews, favorite quotes, book clubs, book trivia, book lists