ناگفته های من
چشمم به روزنامه روی میز می افته , چند تا کلمه می تونم بخونم . دارم تلاش می کنم که به معنا جمله برسم که صدایی به گوشم می رسه . طرف صحبت من هستم .درست متوجه شدم .
جمله ایی گفت که من خیلی زودتر از اینها منتظر شنیدنش بودم.آخه همیشه وقتی می فهمن اهل کجایی تازه مشکلاتت شروع میشه.
الان هم که خدارو شکر کم ورد زبونا نیستیم .
از خبر ساز بودنمون گفت و من هیچ علاقه ایی به ادامه بحث نداشتم ولی چاره ا یی نبود .باید ادامه می دادم .
ولی چه میگفتم .چی دارم که بگم .اصلا چرا همون هایی که خبر سازی می کنن , خودشون نمی ان جواب بدن .
یه لبخند تحویلشون دادم .یه آن متوجه شدم همه جمع با چشمای کنجکاو منتظر جواب من هستن.
یه جمله به ذهنم رسید وبلافاصله تحویل جمع دادم .جواب من براشون غیر منتظره بود .
سعی کردم به روی خودم نیارم .نمی دونم تا چه حد مو فق بودم ...
یه لبخند مسخره بعد هم فکر فکر فکر
چرا من باید جواب بدم .چرا من اینجا باید خجالت بکشم...
ازم خواستن اسم رئیس جمهور بگم...
بعد خود این حدیث مجمل بخوان
.........................................................................................
چیزای تازه , برخوردهای نو, رفتارهای جدید
و همه روی منحنی صعودی...
.................................................................................
شما تا حالا گدایی دیدید که در حین انجام شغلش , روزنامه هم بخونه؟
هر روز صبح زود سر راه من ,دختر پانزده شانزده ساله ایی نشسته قبل از اینکه من عکسای روزنامه را یخونم .او به صفحه آخر روزنامه رسیده .
البته گویا این چیزها اینجا خیلی عادی.
.................................................................................
تمام دیشب , با عزیزی بودم که هر چه زمان می گذره بیشتر به این باور می رسم که فرشته ای تمام و کمال است .
..................................................................................
تو خودت بگو با این همه دلتنگیت چیکار کنم؟
من منتظر شنیدن .بوییدن و ...هستم پس زود برگرد..
جمله ایی گفت که من خیلی زودتر از اینها منتظر شنیدنش بودم.آخه همیشه وقتی می فهمن اهل کجایی تازه مشکلاتت شروع میشه.
الان هم که خدارو شکر کم ورد زبونا نیستیم .
از خبر ساز بودنمون گفت و من هیچ علاقه ایی به ادامه بحث نداشتم ولی چاره ا یی نبود .باید ادامه می دادم .
ولی چه میگفتم .چی دارم که بگم .اصلا چرا همون هایی که خبر سازی می کنن , خودشون نمی ان جواب بدن .
یه لبخند تحویلشون دادم .یه آن متوجه شدم همه جمع با چشمای کنجکاو منتظر جواب من هستن.
یه جمله به ذهنم رسید وبلافاصله تحویل جمع دادم .جواب من براشون غیر منتظره بود .
سعی کردم به روی خودم نیارم .نمی دونم تا چه حد مو فق بودم ...
یه لبخند مسخره بعد هم فکر فکر فکر
چرا من باید جواب بدم .چرا من اینجا باید خجالت بکشم...
ازم خواستن اسم رئیس جمهور بگم...
بعد خود این حدیث مجمل بخوان
.........................................................................................
چیزای تازه , برخوردهای نو, رفتارهای جدید
و همه روی منحنی صعودی...
.................................................................................
شما تا حالا گدایی دیدید که در حین انجام شغلش , روزنامه هم بخونه؟
هر روز صبح زود سر راه من ,دختر پانزده شانزده ساله ایی نشسته قبل از اینکه من عکسای روزنامه را یخونم .او به صفحه آخر روزنامه رسیده .
البته گویا این چیزها اینجا خیلی عادی.
.................................................................................
تمام دیشب , با عزیزی بودم که هر چه زمان می گذره بیشتر به این باور می رسم که فرشته ای تمام و کمال است .
..................................................................................
تو خودت بگو با این همه دلتنگیت چیکار کنم؟
من منتظر شنیدن .بوییدن و ...هستم پس زود برگرد..
6 Comments:
salam
mer300000 az comment'hai ke baram gozashti , dar hale hazer bishtar to yahoo360 ke toye weblogam addressesho dadam minevisam .
khoshhal misham onja ham ye sari bezani
verahram
By Anonymous, at Sunday, August 19, 2007
Hi Mayra Jaan,
hanooz ham detangi? Omidvaram khoob va khosh bashi.
ba inke nemishnasamet va faghat blog to ra mikhoonam ya comment hat dar blog khodam vali ehsas mikonam ke bayad kheili dokhtare khoobi bashi.
Movazebe khodet bash
By Ocean, at Sunday, August 19, 2007
Har keshvari ro ba rais-jomhuresh mishnasan, va khob ma bayad taavane harfaye rais jomhuremuno bedim. karish ham nemishe kard:(
Rasti mayra khanum, khodemunim, che ehsasate ghashangi daria:)
By Chegini, at Sunday, August 19, 2007
kheili ghashang bood in postet. Raje be oon dokhtare geda, ye joori fek mikonam chejoorie ke in hame adama hame chi daran o ghadr nemidoonan, bad ye dokhtar 15 sale bayad inghad befahme ke har rooz rooznama ro avale hame bekhoone!
By Arsh, at Monday, August 20, 2007
salam myra joon chetori??? koli vaght biid naneveshte boodi khanoomi,,,, omidvaram deltangiat zoodtar bar taraf she.... miboosamet
By Nene, at Wednesday, August 22, 2007
mayraعزيز
اين مشکل اکپر بچه هايي هست ه اونجا هستند
منم گاهي بهش فکر ميکنم که اگر من با اين وضعيت روبرو بشم کللي عصبي خواهم شد...فکر کنم بايد کمتر به روي خودمون بياريم...اونها هم وقتي دوست ميشن و از موضوع کمي ميگذره ...خودشون ميفهمن
البته اميدوارم اينجور باشه
اما اکثر بچه هاي اون طرف ناراحت هستند و حق هم دارند
راستي من هميشه فکر ميکردم که ايران هستي...جز اين پست آخر
پس خبرهاي ايران رو خوب دنبال ميکني
:)
By par, at Friday, August 24, 2007
Post a Comment
<< Home