Mayra

January 20, 2007

روزهاي دلتنگي من

مي نويسم تا به ياد داشته باشم روزهاي دلتنگي و تنهايي را
مي نويسم و مي خوانم اين نوشته ها را يكبار نه بلكه چندين بار.تا ذره ذره وجودم به ياد داشته باشد روزهاي لرزش و تشويش را
مي نويسم تا به ياد داشته باشم تنهايي هايت را نگراني هايت را
مي نويسم تا به ياد داشته باشم نگا هاي بي انتهايت را بغض گره خورده ات را
مي دانم اينرا خوب مي دانم كه تو اي نازنين نا نوشته به ياد خواهي داشت لحظه لحظه اين روزها را
اينرا خوب مي دانم كه اين دلهره ها و تشويش ها عمري است كه همسفرتوست
و اين من هستم كه بي بهانه به دنبال بي انتهايي مي گردم
تو مي داني و مي شناسي اين راه را و نيز تو مي شناسي دل كوچك و پر دلهره ام را
اينرا مي دانم كه چراغ راهم را در دستان تو جاي خواهم گذاشت اينرا خوب مي دانم
مرا به خاطر نبودن هايم به خاطر ندانستن هايم و مرا به خاطر ندين هايم ببخش
مي نويسم تا به ياد داشته باشم جدايي هاي بي انتهايم را . مي نويسم مي نويسم مي خوانم نه يكبار بلكه چندين بار اين مرثيه ها را
تو نا نوشته خواهي خواند انتهاي اين راه را
اينرا من خوب مي دانم

3 Comments:

Post a Comment

<< Home


 
Maryam's bookshelf: read

Tempted

More of Maryam's books »
Maryam's  book recommendations, reviews, favorite quotes, book clubs, book trivia, book lists