تلويزيون ايران باز هم از سر لطف و توجه بيش ازحد و اندازه به بينندگان هر شب مبادرت به پخش سريالي به نام نرگس نمود
كساني كه اين سريال را ديدند و يا مي دونند جريان از چه قراره كه هيچي
ولي براي افرادي كه اطلاعات زيادي ندارند لازم است كه بگويم اين سريال پر بيننده ايراني هر شب از شبكه سوم سيما پخش مي شد قسمت ها ي اول اين سريال چون مشكلات جوانهاي ايراني را تا حدودي به تصوير كشيده بود بيننده زيادي را جذب خود كرد ولي افسوس پس از چند قسمت كارگردان اين سريال دقيقا مثل خانم هاي كد بانو كه برايشان مهمان سر زده از راه ميرسد و شير آب را روي آبگوشت باز مي گذارند شد و شلنگ آب را به خاطر طولاني شدن سريال روي آن باز كرد
مساله ايي كه توجه مرا جلب كرد در قسمتهاي آخر اين سريال اتفاق افتاد
يك پسر جوان پس از مدتي كه در خارج از ايران زندگي مي كرد به ايران بازگشت و حال و روز درستي نداشت بعد متوجه شدند كه اين فرد مبتلا به يك بيماري است بيماري كه اين جوان مبتلا شده بود چيزي نبود به غير از ايدز
ولي اما افسوس از نظر كارگردان اين بيماري نبايد عنوان مي شد يعني كسي اسم اين بيماري را علنا به زبان نياورد
مسخره نيست به جاي آگاهي دادن و آموزش هاي لازم به جوانها از عنوان اسم يك بيماري كه همه دنيا در تلاشند به دارو و يا واكسني جهت جلوگيري از اين بيماري دست پيدا كنند روي گردان باشيم
آخه چرا
سانسور در صلاح بودن و نبودن حذف پنهان كاري تاكي و تا كجا
ديگر كشور ها بيشتر انرژي خود را در راه پيشگيري از بيماري مي گذارند وبه بچه هاي ده دوازده ساله آموزش هاي لازم را در شرايط خاص مي دهند
ولي ما نميتوانيم با توجه به شرايط چه شرايطي نمي دانم كارگردان بهتر مي داند اسم بيماري را به زبان بيا وريم و هر روز آمار مبتلايان به ايدزبيشتر و بيشتر مي شود
چه كسي جوابگو اين همه جهل و ناداني و همچنين عوارض ناشي از آن است